معنی دچار بویین - جستجوی لغت در جدول جو
دچار بویین
دچار شدن مبتلا شدن
ادامه...
دچار شدن مبتلا شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چدار بوییه
انسان دست و پا بسته که قادر به حرکت نباشد
ادامه...
انسان دست و پا بسته که قادر به حرکت نباشد
فرهنگ گویش مازندرانی
داغ بویین
گرم شدن زیاد، سوگوار شدن
ادامه...
گرم شدن زیاد، سوگوار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دلر بویین
دلیر شدن
ادامه...
دلیر شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
چر بویین
چیره شدن، بیماری و زخمی که بر انسان چیره شود و با درمان
ادامه...
چیره شدن، بیماری و زخمی که بر انسان چیره شود و با درمان
فرهنگ گویش مازندرانی
در بویین
دیر شدن، از وقت گذشتن
ادامه...
دیر شدن، از وقت گذشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
دچار بین
دچار شدن
ادامه...
دچار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی